ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام رضا (ع):
از ما نیست آنکه دنیاى خود را براى دینش و دین خود را براى دنیایش ترک گوید.
بحار الانوار، ج ۷۸، ص ۳۴۶
ابوالفضل جلیلی: خوشحالم که مردم کشور خودم فیلمم را میبینند
مسلماً گرفتن مجوز اکران برای من هرگز آن جذابیتی را ندارد که برای یک کارگردان تازه کار دارد، ولی از این جهت خوشحالم که مردم کشور خودم فیلمم را میبینند چون مردم بسیاری از کشورها فیلمهایم را دیدهاند، ولی مردم کشور خودم نه. این مجوز برای نسل جوانی که بسیار زودرنج هستند و میخواهند خیلی زود به قله برسند، نوعی درس است که سختیها را تحمل کنید چون بالاخره به مقصود میرسید. سالها پیش در یک برنامه زنده رادیویی که آقای شمقدری هم آن سوی خطش بود، از ایشان پرسیدم به خاطر بازیهای سیاسی فیلم مرا توقیف کردید یا بهدلیل دفاع از فرهنگ و تفکر اسلامی؟ اگر به خاطر سیاسیبازی است، باید خسارتهای روحی و روانی و اجتماعی را که بر من و خانوادهام وارد شد، جبران کنید ولی اگر به دلیل دوم است، از این پول میگذرم چون خودم هم مسلمانم.
بخشی از گفتوگوی این کارگردان و فیلمنامهنویس با ایسنا
تبلیغات متفاوت انتخاباتی
احمد میرعابدینی
استاد علوم ارتباطات اجتماعی و پژوهشگرارتباطات و رسانه
تبلیغات انتخاباتی در این دوره با دورههای قبل متفاوت است. البته بررسی این تفاوت باید با مطالعه و تحقیق انجام شود تا بتوانیم به درستی این دوره را از نظر تبلیغات با دورههای قبل مقایسه کنیم. حتماً هم این کار صورت خواهد گرفت و دانشگاهها و مراکز علمی به دنبال مقایسه علمی و درست در این زمینه هستند.
در هر حال من براساس تجربه و برداشت شخصی میتوانم بگویم که انتخابات در این دوره یک ویژگی عمده دارد که باید از آن با عنوان محدود شدن بهطور کلی نام ببرم. شیوع بیماری کرونا، شرایط جهانی، محدودیت منابع تبلیغاتی و گزینشها شکل خاصی به تبلیغات این دوره داده است و انتخابات در این دوره از هر نظر محدود شده و این محدودیت در تبلیغات هم بازتاب داشته است.
اکنون تبلیغات انتخاباتی هم به شیوههای قدیمی مانند پوستر و بنر و پخش تراکت وجود دارد و در فضای مجازی هم به طور پررنگ انجام میشود اما در این دوره هم تعداد نامزدها و هم تعیین حدود و ثغور و خط قرمزهای تعیین شده باعث شده نامزدها و کلام آنها و نوع تبلیغات آنها تحدید شده و توقعات و انتظارات شرکت کنندگان هم محدود شود.
این محدود شدن تا حدودی حاصل تجربه دورههای قبل است و باعث میشود کمی به اصطلاح تخصصی شود. چون از سویی مردم تجربههایی در این زمینه دارند که میگوید هر تبلیغی مؤثر نیست و از طرفی خود نامزدها محدودیتهایی دارند و زبان و کلام و نوع تبلیغ آنها محدود شده و چون زمان محدود است افراد مجبورند به اصطلاح تخصصیتر صحبت کنند. نه اینکه الزاماً برنامه ارائه دهند که اغلب این انتظار مردم است اما این محدود شدن افراد را شبیه به هم کرده و تنوع تبلیغات را هم محدود کرده است. میتوانیم بگوییم که تبلیغات به شکل فرمالیستی و شکلی و محتوایی محدود و یکدست شده و البته این مسأله ممکن است بر اثرگذاری تبلیغات هم اثر منفی بگذارد چون براساس علم ارتباطات تبلیغ یک امر ارتباطی است و باید شرایط ارتباط را داشته باشد و ما وقتی شرایط برقراری ارتباط اجتماعی را محدود میکنیم اثرگذاری آن هم محدود میشود.
اکنون نامزدهای انتخاباتی تلاش میکنند از امکانات فضای مجازی و بستر نسبتاً آزادانه آن استفاده کنند اما باید این مسأله را در نظر بگیریم که فضای مجازی همچنان در دسترس همه نیست هرچند که تبلیغات در این فضا میتواند به جریان فعالیتهای تبلیغاتی بیرون از فضای مجازی کمک کند.
در مجموع باید گفت تبلیغات این دوره به دلایل و عوامل گوناگون از دورههای دیگر محدودتر است و این مهمترین ویژگی و تفاوت این دوره با دورههای دیگر از نظر تبلیغاتی است؛ ویژگی ای که به نظر میرسد باعث میشود تأثیر تبلیغات هم محدودتر شود.
استاد علوم ارتباطات اجتماعی و پژوهشگرارتباطات و رسانه
تبلیغات انتخاباتی در این دوره با دورههای قبل متفاوت است. البته بررسی این تفاوت باید با مطالعه و تحقیق انجام شود تا بتوانیم به درستی این دوره را از نظر تبلیغات با دورههای قبل مقایسه کنیم. حتماً هم این کار صورت خواهد گرفت و دانشگاهها و مراکز علمی به دنبال مقایسه علمی و درست در این زمینه هستند.
در هر حال من براساس تجربه و برداشت شخصی میتوانم بگویم که انتخابات در این دوره یک ویژگی عمده دارد که باید از آن با عنوان محدود شدن بهطور کلی نام ببرم. شیوع بیماری کرونا، شرایط جهانی، محدودیت منابع تبلیغاتی و گزینشها شکل خاصی به تبلیغات این دوره داده است و انتخابات در این دوره از هر نظر محدود شده و این محدودیت در تبلیغات هم بازتاب داشته است.
اکنون تبلیغات انتخاباتی هم به شیوههای قدیمی مانند پوستر و بنر و پخش تراکت وجود دارد و در فضای مجازی هم به طور پررنگ انجام میشود اما در این دوره هم تعداد نامزدها و هم تعیین حدود و ثغور و خط قرمزهای تعیین شده باعث شده نامزدها و کلام آنها و نوع تبلیغات آنها تحدید شده و توقعات و انتظارات شرکت کنندگان هم محدود شود.
این محدود شدن تا حدودی حاصل تجربه دورههای قبل است و باعث میشود کمی به اصطلاح تخصصی شود. چون از سویی مردم تجربههایی در این زمینه دارند که میگوید هر تبلیغی مؤثر نیست و از طرفی خود نامزدها محدودیتهایی دارند و زبان و کلام و نوع تبلیغ آنها محدود شده و چون زمان محدود است افراد مجبورند به اصطلاح تخصصیتر صحبت کنند. نه اینکه الزاماً برنامه ارائه دهند که اغلب این انتظار مردم است اما این محدود شدن افراد را شبیه به هم کرده و تنوع تبلیغات را هم محدود کرده است. میتوانیم بگوییم که تبلیغات به شکل فرمالیستی و شکلی و محتوایی محدود و یکدست شده و البته این مسأله ممکن است بر اثرگذاری تبلیغات هم اثر منفی بگذارد چون براساس علم ارتباطات تبلیغ یک امر ارتباطی است و باید شرایط ارتباط را داشته باشد و ما وقتی شرایط برقراری ارتباط اجتماعی را محدود میکنیم اثرگذاری آن هم محدود میشود.
اکنون نامزدهای انتخاباتی تلاش میکنند از امکانات فضای مجازی و بستر نسبتاً آزادانه آن استفاده کنند اما باید این مسأله را در نظر بگیریم که فضای مجازی همچنان در دسترس همه نیست هرچند که تبلیغات در این فضا میتواند به جریان فعالیتهای تبلیغاتی بیرون از فضای مجازی کمک کند.
در مجموع باید گفت تبلیغات این دوره به دلایل و عوامل گوناگون از دورههای دیگر محدودتر است و این مهمترین ویژگی و تفاوت این دوره با دورههای دیگر از نظر تبلیغاتی است؛ ویژگی ای که به نظر میرسد باعث میشود تأثیر تبلیغات هم محدودتر شود.
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
# پزشکیان
دیروز مسعود پزشکیان نماینده مجلس در صحن علنی نطق کرد و حرفهایی زد که بازتاب زیادی داشت؛ از مجلس تا فضای مجازی. پزشکیان خواستار اعلام دلایل رد صلاحیتش از سوی شورای نگهبان شد و کاربران زیادی حرفهای او را بازنشر کردند. بخصوص این جمله را: «ایران مال همه است. برای یک جناح، یک دسته و یک گروه خاص نیست.»
پروانه مافی نماینده تهران در مجلس دهم در توئیتر نوشت: «نطق امروز آقای پزشکیان در مجلس حاوی نکات و هشدارهای مهمی بود، برای آنهایی که دغدغه واقعی کشور و مردم را دارند. کاش گوش شنوایی پیدا شود...»پاسخ نمایندگان مجلس به حرفهای پزشکیان هم مورد توجه کاربران زیادی قرار گرفت: «این نطق انتقادی و نه چندان تند و تیز پزشکیان، باعث شد مجلس وقت امروزش را صرف مخالفت و پاسخگویی به او کند و البته فرصت دفاع به او را ندهند.»، «نطق غرای پزشکیان زلزله انداخته تو مجلس؛ تا الان ۵ تا نماینده که تریبون داشتند و باید درباره موضوعات دیگری حرف میزدند، کار رو رها کردن و دارن به نطق پزشکیان جواب میدن»، «بهترین و دردمندانهترین جای سخنرانی پیش از دستور مسعود پزشکیان درباره انتخابات و رد صلاحیتها در مجلس: ایران مال همه است. برای یک جناح، یک دسته و یک گروه خاص نیست.»، «امروز پزشکیان تو صحن مجلس دو کلام حرف مخالف زد، از رو ساعت ۳ ساعته وقت مجلس و گرفتن دارن بهش میتازن، اینها تحمل کوچکترین حرف مخالفی رو ندارن»، «آفرین پزشکیان! نطقی پرشور و البته منطقی.»، «پزشکیان در نطق امروزش در مجلس گفت: من بهعنوان یک اصلاحطلب... در حالی که روز ثبتنام گفت من وابسته به هیچ دسته سیاسی نیستم. از شورای نگهبان میخواهد دلایل رد صلاحیتش را رسانهای کند در حالی که میتواند خودش بگوید؟!»، «عجب هجمهای به پزشکیان تو مجلس آوردند بعد از نطقشون. درخواست اعمال ماده ۷۵ کرد که به جلسه علنی بعد موکول شد»، «چند نماینده به نطق پزشکیان در مجلس واکنش نشان داده و به او تاختند. بیگینژاد نماینده بعدی که پشت تریبون قرار گرفت، حرفهای او را دشمن شادکن خواند. چند نماینده دیگر نیز به پزشکیان گفتند چرا دردولت روحانی این نگرانیها را نداشت؛ پزشکیان طبق آیین نامه داخلی مجلس فرصت پاسخگویی خواست»، «پزشکیان درخواست اعمال ماده ۷۵ و پاسخ به حملات نمایندگان رو داشت اما نیکزاد رئیس جلسه بهش اجازه نداد و گفت در جلسه بعد حرفهاشو بگه. جالبه که نیکزاد برای ادامه جلسه یا عدم اون باید از نمایندهها رأی میگرفت اما گفت من تصور میکنم نمایندهها موافق ادامه جلسه نیستن!! بههمین زیبایی!»
توقف سریال پرطرفدار
سریال «میخواهم زنده بمانم» قرار بود مطابق هر هفته دوشنبه صبح از طریق پلتفرم فیلیمو پخش شود اما شهرام شاه حسینی کارگردان این سریال یکشنبه شب با انتشار یک استوری خبر از توقیف سریال و پخش نشدن آن در این هفته داد.
البته با توجه به نامه معاون اجتماعی ناجا این احتمال از یکی، دو روز قبل مطرح بود چون در این نامه آمده بود: «سریال «میخواهم زنده بمانم» بدون توجه به تاریخ درخشان سازمانهای انتظامی قبل از ادغام (کمیته انقلاب اسلامی و شهربانی جمهوری اسلامی ایران) عملکرد آنان را به سخره کشیده است.» ناجا براساس همین انتقاد خواستار توقف پخش سریال شده بود.
پساز انتشار خبر توقیف کاربران زیادی برای بازیگران و کارگردان «میخواهم زنده بمانم» در اینستاگرام کامنت گذاشتند و از توقف پخش سریال ابراز ناراحتی کردند: «توقیف شد! بههمین راحتی!»، «سریال میخواهم زنده بمانم با اعتراض ناجا متوقف شد. احتمالاً دلیل اعتراض ناجا شخصیت حاجی بخشی است که یک مأمور فاسد است که با یک وکیل کارچاق کن دست به یکی کرده است. »، «هوا رو از من بگیرید «میخواهم زنده بمانم» رو نه»، «آدم گاهی به ذهنش میاد که چرا گاهی نشون دادن شخصیتهای سیاسی و دولتی خوبه و تشویق داره اما گاهی بر عکس میشه؟!»، «نیروی انتظامی پخش سریال میخواهم زنده بمانم رو متوقف کرد. اولاً شخصیتهای منفی مربوط به کمیته و شهربانی سابق هستن نه نیروی انتظامی فعلی. ثانیاً پلیس بد و پلیس خوب تو همه دنیا و در همه فیلم و سریالهای دنیا وجود داره»، «بعد مدتها از یه سریال ایرانی خوشم اومده بود و قشنگ بود واقعاً که پخشش متوقف شد»، «واسه همینه سریال ایرانی اگر تا تهش نیومده بیرون، نشینید ببینید، یهو خیط میشید»، «این همه پول میدیم فیلیمو رو شارژ میکنیم که فیلم و سریال ببینیم آخرش هم این میشه»، «همین یه دونه سریال رو دنبال میکردم. والا فساد توی همه مشاغل وجود داره. اینکه چیز عجیبی نیست که بهخاطرش سریال توقیف بشه»، «دل مون به دوشنبهها خوش بود که یه سریال خوب با فیلمنامه و بازیهای خوب میبینیم. واقعاً چه ایرادی داشت؟»، «ما که هیچ شور و شوق و تفریحی نداریم و توی این اوضاع کرونا هم خونه نشینیم. دلمون به دیدن یه سریال خوش بود و اون هم اینطوری.»
# پزشکیان
دیروز مسعود پزشکیان نماینده مجلس در صحن علنی نطق کرد و حرفهایی زد که بازتاب زیادی داشت؛ از مجلس تا فضای مجازی. پزشکیان خواستار اعلام دلایل رد صلاحیتش از سوی شورای نگهبان شد و کاربران زیادی حرفهای او را بازنشر کردند. بخصوص این جمله را: «ایران مال همه است. برای یک جناح، یک دسته و یک گروه خاص نیست.»
پروانه مافی نماینده تهران در مجلس دهم در توئیتر نوشت: «نطق امروز آقای پزشکیان در مجلس حاوی نکات و هشدارهای مهمی بود، برای آنهایی که دغدغه واقعی کشور و مردم را دارند. کاش گوش شنوایی پیدا شود...»پاسخ نمایندگان مجلس به حرفهای پزشکیان هم مورد توجه کاربران زیادی قرار گرفت: «این نطق انتقادی و نه چندان تند و تیز پزشکیان، باعث شد مجلس وقت امروزش را صرف مخالفت و پاسخگویی به او کند و البته فرصت دفاع به او را ندهند.»، «نطق غرای پزشکیان زلزله انداخته تو مجلس؛ تا الان ۵ تا نماینده که تریبون داشتند و باید درباره موضوعات دیگری حرف میزدند، کار رو رها کردن و دارن به نطق پزشکیان جواب میدن»، «بهترین و دردمندانهترین جای سخنرانی پیش از دستور مسعود پزشکیان درباره انتخابات و رد صلاحیتها در مجلس: ایران مال همه است. برای یک جناح، یک دسته و یک گروه خاص نیست.»، «امروز پزشکیان تو صحن مجلس دو کلام حرف مخالف زد، از رو ساعت ۳ ساعته وقت مجلس و گرفتن دارن بهش میتازن، اینها تحمل کوچکترین حرف مخالفی رو ندارن»، «آفرین پزشکیان! نطقی پرشور و البته منطقی.»، «پزشکیان در نطق امروزش در مجلس گفت: من بهعنوان یک اصلاحطلب... در حالی که روز ثبتنام گفت من وابسته به هیچ دسته سیاسی نیستم. از شورای نگهبان میخواهد دلایل رد صلاحیتش را رسانهای کند در حالی که میتواند خودش بگوید؟!»، «عجب هجمهای به پزشکیان تو مجلس آوردند بعد از نطقشون. درخواست اعمال ماده ۷۵ کرد که به جلسه علنی بعد موکول شد»، «چند نماینده به نطق پزشکیان در مجلس واکنش نشان داده و به او تاختند. بیگینژاد نماینده بعدی که پشت تریبون قرار گرفت، حرفهای او را دشمن شادکن خواند. چند نماینده دیگر نیز به پزشکیان گفتند چرا دردولت روحانی این نگرانیها را نداشت؛ پزشکیان طبق آیین نامه داخلی مجلس فرصت پاسخگویی خواست»، «پزشکیان درخواست اعمال ماده ۷۵ و پاسخ به حملات نمایندگان رو داشت اما نیکزاد رئیس جلسه بهش اجازه نداد و گفت در جلسه بعد حرفهاشو بگه. جالبه که نیکزاد برای ادامه جلسه یا عدم اون باید از نمایندهها رأی میگرفت اما گفت من تصور میکنم نمایندهها موافق ادامه جلسه نیستن!! بههمین زیبایی!»
توقف سریال پرطرفدار
سریال «میخواهم زنده بمانم» قرار بود مطابق هر هفته دوشنبه صبح از طریق پلتفرم فیلیمو پخش شود اما شهرام شاه حسینی کارگردان این سریال یکشنبه شب با انتشار یک استوری خبر از توقیف سریال و پخش نشدن آن در این هفته داد.
البته با توجه به نامه معاون اجتماعی ناجا این احتمال از یکی، دو روز قبل مطرح بود چون در این نامه آمده بود: «سریال «میخواهم زنده بمانم» بدون توجه به تاریخ درخشان سازمانهای انتظامی قبل از ادغام (کمیته انقلاب اسلامی و شهربانی جمهوری اسلامی ایران) عملکرد آنان را به سخره کشیده است.» ناجا براساس همین انتقاد خواستار توقف پخش سریال شده بود.
پساز انتشار خبر توقیف کاربران زیادی برای بازیگران و کارگردان «میخواهم زنده بمانم» در اینستاگرام کامنت گذاشتند و از توقف پخش سریال ابراز ناراحتی کردند: «توقیف شد! بههمین راحتی!»، «سریال میخواهم زنده بمانم با اعتراض ناجا متوقف شد. احتمالاً دلیل اعتراض ناجا شخصیت حاجی بخشی است که یک مأمور فاسد است که با یک وکیل کارچاق کن دست به یکی کرده است. »، «هوا رو از من بگیرید «میخواهم زنده بمانم» رو نه»، «آدم گاهی به ذهنش میاد که چرا گاهی نشون دادن شخصیتهای سیاسی و دولتی خوبه و تشویق داره اما گاهی بر عکس میشه؟!»، «نیروی انتظامی پخش سریال میخواهم زنده بمانم رو متوقف کرد. اولاً شخصیتهای منفی مربوط به کمیته و شهربانی سابق هستن نه نیروی انتظامی فعلی. ثانیاً پلیس بد و پلیس خوب تو همه دنیا و در همه فیلم و سریالهای دنیا وجود داره»، «بعد مدتها از یه سریال ایرانی خوشم اومده بود و قشنگ بود واقعاً که پخشش متوقف شد»، «واسه همینه سریال ایرانی اگر تا تهش نیومده بیرون، نشینید ببینید، یهو خیط میشید»، «این همه پول میدیم فیلیمو رو شارژ میکنیم که فیلم و سریال ببینیم آخرش هم این میشه»، «همین یه دونه سریال رو دنبال میکردم. والا فساد توی همه مشاغل وجود داره. اینکه چیز عجیبی نیست که بهخاطرش سریال توقیف بشه»، «دل مون به دوشنبهها خوش بود که یه سریال خوب با فیلمنامه و بازیهای خوب میبینیم. واقعاً چه ایرادی داشت؟»، «ما که هیچ شور و شوق و تفریحی نداریم و توی این اوضاع کرونا هم خونه نشینیم. دلمون به دیدن یه سریال خوش بود و اون هم اینطوری.»
از توقیف تا تکریم
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
یکی از اتفاقهای خوبی که در حاشیه جشنواره جهانی فیلم فجر رخ داده، مرمت و بازسازی فیلمهای کلاسیک ایرانی و نمایش آنهاست.
این سنت پسندیده که در اغلب جشنوارههای جهان تبدیل به رویه شده، در ایران عمری کوتاه دارد و جشنواره جهانی فیلم فجر در ادوار مختلف تلاش کرده پرچمدار این حرکت باشد.
فیلمهای کلاسیک، بخشی از هویت سینمای ایران هستند، اعتباری که در دورهای سعی میشد کتمان یا نادیده گرفته شود، اما خوشبختانه در سالهای اخیر با مرمت و بازسازی این فیلمها، نسل جدید یا آنهایی که فرصت تماشای این آثار روی پرده سینما را نداشتهاند، میتوانند این فیلمها را ببینند و ارزشهای آنها را از نو کشف کنند. لذت دیدن نسخه باکیفیت «گاو»، «سفر سنگ» و... روی پرده بزرگ یا حتی به شکل آنلاین برای سینمادوستان، دانشجویان و پژوهشگران امتیازی بزرگ و باارزش است.
اگر برگزاری جشنواره در این روزهای پر از اخبار منفی و مشکلات اقتصادی توجیه و دستاوردی داشته باشد، یکی از مهمترین آنها ادای احترام به تاریخ سینمای ایران است. سینمایی که نام ایران را بارها در محافل هنری و فرهنگی بر سر زبان انداخته و سینماگران نامدار و موفقش سفیرانی بودهاند که بضاعتهای این هنر را در سطح جهان به نمایش گذاشتهاند.
جشنوارهها فراموش میشوند اما فیلمها باقی میمانند، حتی اگر انکار شوند، در پس زمان دوباره درک خواهند شد و دوستدارانی خواهند یافت.
«میخواهم زنده بمانم» ساخته شهرام شاهحسینی یکی از بهترین سریالهای شبکه نمایش خانگی در سالهای اخیر بوده است.
جدا از عوامل حرفهای و تیم بازیگران، داستان و فضای متفاوت سریال جذاب و پرکشش است. این روزها که بازار تولید و نمایش در شبکه نمایش خانگی پررونقتر از تلویزیون و سینماست، طبیعی است که تمرکز روی تولیدات این بخش بیشتر و بهدنبال آن، متأسفانه محدودیتها هم، افزایش پیدا کند. در حالی که بسیاری این سریال را تماشا میکردند، توزیع آن متوقف شد. جدا از اعلامها و خبرهای رسمی که احتمالاً اغلب آنها را خوانده و شنیدهاید باید گفت این نوع اعمال ممیزی و محدودیت در فضایی که کمی آزادتر از تلویزیون است، غیرحرفهای است.
شخصیتها در سریال «میخواهم زنده بمانم» جذاب هستند و این جذابیت به خاطر وجوه مثبت و منفی و بارقههای مختلفی است که میتوان در آنها دید. اگر مأمور فاسد در سریال میبینیم، نمونه پاک و وظیفه شناس هم وجود دارد که یک تنه میکوشد علیه فساد و رانتخواری مبارزه کند. ضمن اینکه نمیشود قصهای اجتماعی روایت کرد و همه چیز را گل و بلبل نشان داد. نتیجه این محافظهکاریها و اعمال ممیزی وضعیت تلویزیون و سریالهایش میشود که میزان مخاطبانش نشان دهنده تأثیری است که روی بیننده دارد. کاش مسئولان و مدیران فرهنگی، قبل از اینکه به رونق تولید و عرضه در پلتفرمها فکر کنند، این موضوع را هم در نظر بگیرند که استقبال از محصولات شبکه نمایش خانگی بهدلیل آزادی نسبی و تنوع موضوعات در این عرصه است. اگر محدودیتهای جدی، این سریالها را خنثی کند، در این زمینه هم با کاهش مخاطب و شکست فاحش پروژهها مواجه خواهیم شد.
روزنامهنگار
یکی از اتفاقهای خوبی که در حاشیه جشنواره جهانی فیلم فجر رخ داده، مرمت و بازسازی فیلمهای کلاسیک ایرانی و نمایش آنهاست.
این سنت پسندیده که در اغلب جشنوارههای جهان تبدیل به رویه شده، در ایران عمری کوتاه دارد و جشنواره جهانی فیلم فجر در ادوار مختلف تلاش کرده پرچمدار این حرکت باشد.
فیلمهای کلاسیک، بخشی از هویت سینمای ایران هستند، اعتباری که در دورهای سعی میشد کتمان یا نادیده گرفته شود، اما خوشبختانه در سالهای اخیر با مرمت و بازسازی این فیلمها، نسل جدید یا آنهایی که فرصت تماشای این آثار روی پرده سینما را نداشتهاند، میتوانند این فیلمها را ببینند و ارزشهای آنها را از نو کشف کنند. لذت دیدن نسخه باکیفیت «گاو»، «سفر سنگ» و... روی پرده بزرگ یا حتی به شکل آنلاین برای سینمادوستان، دانشجویان و پژوهشگران امتیازی بزرگ و باارزش است.
اگر برگزاری جشنواره در این روزهای پر از اخبار منفی و مشکلات اقتصادی توجیه و دستاوردی داشته باشد، یکی از مهمترین آنها ادای احترام به تاریخ سینمای ایران است. سینمایی که نام ایران را بارها در محافل هنری و فرهنگی بر سر زبان انداخته و سینماگران نامدار و موفقش سفیرانی بودهاند که بضاعتهای این هنر را در سطح جهان به نمایش گذاشتهاند.
جشنوارهها فراموش میشوند اما فیلمها باقی میمانند، حتی اگر انکار شوند، در پس زمان دوباره درک خواهند شد و دوستدارانی خواهند یافت.
«میخواهم زنده بمانم» ساخته شهرام شاهحسینی یکی از بهترین سریالهای شبکه نمایش خانگی در سالهای اخیر بوده است.
جدا از عوامل حرفهای و تیم بازیگران، داستان و فضای متفاوت سریال جذاب و پرکشش است. این روزها که بازار تولید و نمایش در شبکه نمایش خانگی پررونقتر از تلویزیون و سینماست، طبیعی است که تمرکز روی تولیدات این بخش بیشتر و بهدنبال آن، متأسفانه محدودیتها هم، افزایش پیدا کند. در حالی که بسیاری این سریال را تماشا میکردند، توزیع آن متوقف شد. جدا از اعلامها و خبرهای رسمی که احتمالاً اغلب آنها را خوانده و شنیدهاید باید گفت این نوع اعمال ممیزی و محدودیت در فضایی که کمی آزادتر از تلویزیون است، غیرحرفهای است.
شخصیتها در سریال «میخواهم زنده بمانم» جذاب هستند و این جذابیت به خاطر وجوه مثبت و منفی و بارقههای مختلفی است که میتوان در آنها دید. اگر مأمور فاسد در سریال میبینیم، نمونه پاک و وظیفه شناس هم وجود دارد که یک تنه میکوشد علیه فساد و رانتخواری مبارزه کند. ضمن اینکه نمیشود قصهای اجتماعی روایت کرد و همه چیز را گل و بلبل نشان داد. نتیجه این محافظهکاریها و اعمال ممیزی وضعیت تلویزیون و سریالهایش میشود که میزان مخاطبانش نشان دهنده تأثیری است که روی بیننده دارد. کاش مسئولان و مدیران فرهنگی، قبل از اینکه به رونق تولید و عرضه در پلتفرمها فکر کنند، این موضوع را هم در نظر بگیرند که استقبال از محصولات شبکه نمایش خانگی بهدلیل آزادی نسبی و تنوع موضوعات در این عرصه است. اگر محدودیتهای جدی، این سریالها را خنثی کند، در این زمینه هم با کاهش مخاطب و شکست فاحش پروژهها مواجه خواهیم شد.
روایتی بزرگ از همسایگی دو فرهنگ
ابراهیم گلهدارزاده
مدیر تئاتر شهر
آخرین کتابی که به تازگی مطالعه کردم، کتاب «الاَغانی» نوشته ابوالفرج اصفهانی و ترجمه محمد حسین مشایخ فریدنی است که انتشارات علمی و فرهنگی آن را منتشر کرده است. این کتاب درواقع شامل برگزیده آوازها و دانشنامه شعر و ادب و قصهها و اساطیر و موسیقی عرب در عصر جاهلی و اموی و صدر دولت عباسی تا آخر قرن سوم هجری است و در آن هر آواز با شرح حال شاعر و خواننده و نوازنده و آهنگساز و البته تفصیل لحن آن ثبت شده و از سویی وزن عروضی و مشکلات لغوی و مناسبات تاریخی و نوادر و حکایات مربوط به آن در ذیل هر آواز آورده شده است. این کتاب از این جهت اهمیت دارد که میتوان آن را سند اصالت موسیقی ایرانی در فرهنگ عربی دانست و در کنار این مهم، باید آن را بزرگترین و مشروحترین مجموعه ادبی و بیانگر اوضاع اجتماعی و فرهنگی و زندگی درباری و شهری و صحرایی و وضع لباس و خوراک و خلقیات و آداب و عادات عرب به حساب آورد. نثر کتاب روان و فصیح است و از منابع موثق و مهم متون کلاسیک عربی محسوب میشود که به این دلیل به علاقهمندان این حوزه پیشنهاد شده است. بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که این کتاب علاوه بر تمام محسناتی که گفته شد، خزانه افکار و لغات و مضامین و امثال و حکم و اشعار عربی رایج در فارسی نیز هست و افسانههای عشقی مانند لیلی و مجنون و اسامی عرایس الشعر مثل سعدی و سلمی و ثریا و... و اسامی منازل عرب در ادبیات فارسی غالباً از افغانی گرفته شده است. «الاغانی» راوی دوران تغزل و ترانه در چهار قرن اول هجری و اوج تمدن یکپارچه اسلامی است و عمده رخدادهایی که در این کتاب آورده شده، در بلاد اسلامی اتفاق میافتد و نویسنده ناگزیر و البته خوشبختانه به تاریخ اجتماعی و مردم شناسی آن دوران نیز توجه نشان داده است. فارغ از حجم بسیار اشعار و شاعران کلاسیکی که در این کتاب معرفی شدهاند، روایتهای بسیاری از دیگر هنرها و اتفاقات و شرایط اجتماعی آن دوران نیز مطرح میشود که در کمتر اثر دیگری سابقه دارد. بسیاری از آهنگسازان و نوازندگان چهار قرن نخست، آنطور که در کتاب «الاغانی» آمده ایرانی هستند و فرایند هجرت هنر بویژه موسیقی و تغزل به ایران و تضمین شاعران و هنرمندان ایرانی از شاعران و هنرمندان عرب بخوبی در این کتاب منعکس شده و از این حیث نیز میتوان به همسایگی این دو ادبیات و هنر فاخر رسید و اینکه چگونه بر یکدیگر تأثیرگذار بودهاند.
مدیر تئاتر شهر
آخرین کتابی که به تازگی مطالعه کردم، کتاب «الاَغانی» نوشته ابوالفرج اصفهانی و ترجمه محمد حسین مشایخ فریدنی است که انتشارات علمی و فرهنگی آن را منتشر کرده است. این کتاب درواقع شامل برگزیده آوازها و دانشنامه شعر و ادب و قصهها و اساطیر و موسیقی عرب در عصر جاهلی و اموی و صدر دولت عباسی تا آخر قرن سوم هجری است و در آن هر آواز با شرح حال شاعر و خواننده و نوازنده و آهنگساز و البته تفصیل لحن آن ثبت شده و از سویی وزن عروضی و مشکلات لغوی و مناسبات تاریخی و نوادر و حکایات مربوط به آن در ذیل هر آواز آورده شده است. این کتاب از این جهت اهمیت دارد که میتوان آن را سند اصالت موسیقی ایرانی در فرهنگ عربی دانست و در کنار این مهم، باید آن را بزرگترین و مشروحترین مجموعه ادبی و بیانگر اوضاع اجتماعی و فرهنگی و زندگی درباری و شهری و صحرایی و وضع لباس و خوراک و خلقیات و آداب و عادات عرب به حساب آورد. نثر کتاب روان و فصیح است و از منابع موثق و مهم متون کلاسیک عربی محسوب میشود که به این دلیل به علاقهمندان این حوزه پیشنهاد شده است. بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که این کتاب علاوه بر تمام محسناتی که گفته شد، خزانه افکار و لغات و مضامین و امثال و حکم و اشعار عربی رایج در فارسی نیز هست و افسانههای عشقی مانند لیلی و مجنون و اسامی عرایس الشعر مثل سعدی و سلمی و ثریا و... و اسامی منازل عرب در ادبیات فارسی غالباً از افغانی گرفته شده است. «الاغانی» راوی دوران تغزل و ترانه در چهار قرن اول هجری و اوج تمدن یکپارچه اسلامی است و عمده رخدادهایی که در این کتاب آورده شده، در بلاد اسلامی اتفاق میافتد و نویسنده ناگزیر و البته خوشبختانه به تاریخ اجتماعی و مردم شناسی آن دوران نیز توجه نشان داده است. فارغ از حجم بسیار اشعار و شاعران کلاسیکی که در این کتاب معرفی شدهاند، روایتهای بسیاری از دیگر هنرها و اتفاقات و شرایط اجتماعی آن دوران نیز مطرح میشود که در کمتر اثر دیگری سابقه دارد. بسیاری از آهنگسازان و نوازندگان چهار قرن نخست، آنطور که در کتاب «الاغانی» آمده ایرانی هستند و فرایند هجرت هنر بویژه موسیقی و تغزل به ایران و تضمین شاعران و هنرمندان ایرانی از شاعران و هنرمندان عرب بخوبی در این کتاب منعکس شده و از این حیث نیز میتوان به همسایگی این دو ادبیات و هنر فاخر رسید و اینکه چگونه بر یکدیگر تأثیرگذار بودهاند.
جایگاه جهانی کتابهای کودکمان قابل قبول است
نادر قدیانی
ناشر و از رؤسای پیشین اتحادیه ناشران و کتابفروشان
حضور اهالی کتاب در رویدادهای بینالمللی اتفاق مهمی است که به ارتقای صنعت نشر ما میانجامد، تازهترین نمونهاش کتابهای «طوطی» بخش کودک و نوجوان نشر «فاطمی» است که در فهرست ناشران کودک برگزیده نمایشگاه کتاب «بولونیا» قرار گرفته است و برای دریافت جایزه بهترین ناشر کودک سال میلادی جاری هم به رقابت میپردازد.
آقای ضرغام، مدیر نشر فاطمی از ناشران قدیمی و خوب کشور است که سابقه فعالیت وی به سالها پیش بازمیگردد، بخش کودک و نوجوان نشر او نیز تحت عنوان «طوطی» در یک دهه گذشته بهطورجدی کار خود را آغاز کرد که امیدوارم در این جایزه موفق شوند. شرکت نمایندگان نشر کشورمان در جوایز خارجی و نمایشگاههای بینالمللی سبب میشود فعالان بخشهای مختلف نشر، از ناشران گرفته تا نویسندگان و تصویرگران در جریان اتفاقات روز جهانی قرار بگیرند؛ در حوزه کودک ناشران خوبی مشغول فعالیت هستند که سابقه فعالیت برخی از آنها به دههها قبل بازمیگردد، بهعنوان نمونه، سابقه فعالیت نشر قدیانی به سال 1355 بازمیگردد، زمانی که در قالب یک کتابفروشی کار خود را در تهران آغاز کردیم و از سال 1360 هم به طور جدی به نشر کودک و نوجوان قدم گذاشتیم. اینها را گفتم تا مردم بدانند بهرغم برخی مشکلات و کاستیها، در عرصه کتابهای کودک و نوجوان، در مقایسه با دیگر کشورها در جایگاه قابل قبولی ایستادهایم و از سویی سابقه نشر کودک و نوجوان ما به سالها قبل بازمیگردد. از اوایل دهه 80 که شاهد فارغالتحصیلی جوانان بسیاری در رشتههای مرتبط با تصویرگری و گرافیک بودیم تصویرگری کتابهای کودک و نوجوان کشورمان با تحول روبهرو شد. امروز از میان تصویرگران ایرانی، هنرمندان بسیاری در خلال برپایی این نمایشگاههای بینالمللی و جوایز موفق به معرفی خود فراتر از مرزهای کشورمان شدهاند و حتی با ناشران خارجی همکاری دارند. با این حال تعداد ناشران حرفهای کودک و نوجوان برخلاف 300-400 ناشری که در برگزاری نمایشگاه کتاب تهران طی سالهای گذشته در سالن کودک حاضر میشدند، در بخش خصوصی در نهایت 25 ناشر و در بخش دولتی هم حدود 4 ناشر هستند. اینها آثاری با استانداردهای جهانی به مخاطبان عرضه میکنند؛ کتابهایی که از نظر محتوایی و گرافیکی در بسیاری موارد قابل رقابت با داشتههای دیگر کشورها هستند، البته به سبب تحریمها در دسترسی به ملزومات چاپ با قدری مشکل روبهرو هستیم که این مسأله سطح کیفی چاپ آثار را تحت تأثیر قرار داده است، هرچند که از نظر محتوایی همچنان شاهد انتشار کارهای خوبی هستیم؛ در کنار همه نقاط قوتی که متوجه بخش حرفهای نشر کودک و نوجوان است، مسئولان باید متوجه برخی ناشرنماها که به اتکای کتاب سازی در این عرصه حضور دارند باشند؛ اتفاقی که نه تنها به نشر کودک و نوجوان، بلکه به نشر بزرگسال هم لطمه بسیاری زده است. همین تازگی باخبر شدهام که چند عنوان از ترجمههای نشر قدیانی را ناشر دیگری کتابسازی و به نام خود منتشر کرده است. متأسفانه اینها کتابهای دزدی را به انواع ترفندها، از جمله فریب دادن مخاطبان با تخفیفهای آنچنانی به فروش میرسانند. قیمت پشت جلد یکی از این کتابها را مؤسسه ما 40 هزار تومان در نظر گرفته، اما ناشر مذکور بیش از یکصد هزار تومان زده است و بعد هم آن را با تخفیف 50-60 درصدی به فروش میرسانند و مردم هم نمیدانند ماجرا از چه قرار است. امیدوارم مسئولان زودتر چارهای برای حل این مشکل بیندیشند تا این بخش مهم نشر که به موفقیتهای قابل توجهی دست یافته، لطمه نبیند.
ناشر و از رؤسای پیشین اتحادیه ناشران و کتابفروشان
حضور اهالی کتاب در رویدادهای بینالمللی اتفاق مهمی است که به ارتقای صنعت نشر ما میانجامد، تازهترین نمونهاش کتابهای «طوطی» بخش کودک و نوجوان نشر «فاطمی» است که در فهرست ناشران کودک برگزیده نمایشگاه کتاب «بولونیا» قرار گرفته است و برای دریافت جایزه بهترین ناشر کودک سال میلادی جاری هم به رقابت میپردازد.
آقای ضرغام، مدیر نشر فاطمی از ناشران قدیمی و خوب کشور است که سابقه فعالیت وی به سالها پیش بازمیگردد، بخش کودک و نوجوان نشر او نیز تحت عنوان «طوطی» در یک دهه گذشته بهطورجدی کار خود را آغاز کرد که امیدوارم در این جایزه موفق شوند. شرکت نمایندگان نشر کشورمان در جوایز خارجی و نمایشگاههای بینالمللی سبب میشود فعالان بخشهای مختلف نشر، از ناشران گرفته تا نویسندگان و تصویرگران در جریان اتفاقات روز جهانی قرار بگیرند؛ در حوزه کودک ناشران خوبی مشغول فعالیت هستند که سابقه فعالیت برخی از آنها به دههها قبل بازمیگردد، بهعنوان نمونه، سابقه فعالیت نشر قدیانی به سال 1355 بازمیگردد، زمانی که در قالب یک کتابفروشی کار خود را در تهران آغاز کردیم و از سال 1360 هم به طور جدی به نشر کودک و نوجوان قدم گذاشتیم. اینها را گفتم تا مردم بدانند بهرغم برخی مشکلات و کاستیها، در عرصه کتابهای کودک و نوجوان، در مقایسه با دیگر کشورها در جایگاه قابل قبولی ایستادهایم و از سویی سابقه نشر کودک و نوجوان ما به سالها قبل بازمیگردد. از اوایل دهه 80 که شاهد فارغالتحصیلی جوانان بسیاری در رشتههای مرتبط با تصویرگری و گرافیک بودیم تصویرگری کتابهای کودک و نوجوان کشورمان با تحول روبهرو شد. امروز از میان تصویرگران ایرانی، هنرمندان بسیاری در خلال برپایی این نمایشگاههای بینالمللی و جوایز موفق به معرفی خود فراتر از مرزهای کشورمان شدهاند و حتی با ناشران خارجی همکاری دارند. با این حال تعداد ناشران حرفهای کودک و نوجوان برخلاف 300-400 ناشری که در برگزاری نمایشگاه کتاب تهران طی سالهای گذشته در سالن کودک حاضر میشدند، در بخش خصوصی در نهایت 25 ناشر و در بخش دولتی هم حدود 4 ناشر هستند. اینها آثاری با استانداردهای جهانی به مخاطبان عرضه میکنند؛ کتابهایی که از نظر محتوایی و گرافیکی در بسیاری موارد قابل رقابت با داشتههای دیگر کشورها هستند، البته به سبب تحریمها در دسترسی به ملزومات چاپ با قدری مشکل روبهرو هستیم که این مسأله سطح کیفی چاپ آثار را تحت تأثیر قرار داده است، هرچند که از نظر محتوایی همچنان شاهد انتشار کارهای خوبی هستیم؛ در کنار همه نقاط قوتی که متوجه بخش حرفهای نشر کودک و نوجوان است، مسئولان باید متوجه برخی ناشرنماها که به اتکای کتاب سازی در این عرصه حضور دارند باشند؛ اتفاقی که نه تنها به نشر کودک و نوجوان، بلکه به نشر بزرگسال هم لطمه بسیاری زده است. همین تازگی باخبر شدهام که چند عنوان از ترجمههای نشر قدیانی را ناشر دیگری کتابسازی و به نام خود منتشر کرده است. متأسفانه اینها کتابهای دزدی را به انواع ترفندها، از جمله فریب دادن مخاطبان با تخفیفهای آنچنانی به فروش میرسانند. قیمت پشت جلد یکی از این کتابها را مؤسسه ما 40 هزار تومان در نظر گرفته، اما ناشر مذکور بیش از یکصد هزار تومان زده است و بعد هم آن را با تخفیف 50-60 درصدی به فروش میرسانند و مردم هم نمیدانند ماجرا از چه قرار است. امیدوارم مسئولان زودتر چارهای برای حل این مشکل بیندیشند تا این بخش مهم نشر که به موفقیتهای قابل توجهی دست یافته، لطمه نبیند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
ابوالفضل جلیلی: خوشحالم که مردم کشور خودم فیلمم را میبینند
-
تبلیغات متفاوت انتخاباتی
-
شهروند مجـــازی
-
از توقیف تا تکریم
-
روایتی بزرگ از همسایگی دو فرهنگ
-
جایگاه جهانی کتابهای کودکمان قابل قبول است
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین